محسن حججی فرزند محمدرضا فرزند مرتضی فرزند شیخ ابوالقاسم حججی نجف آبادی ۱۳۷۰/۴/۲۱ در خانواده ای متدیّن در نجف آباد اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. جدش عالم فاضل شیخ ابوالقاسم حججی از علمای بنام نجف آباد و پدرش راننده تاکسی است که در تمام عمر جز به تلاش برای کسب روزی حلال نیاندیشید، پدر در سالهای دفاع مقدس از رزمندگان بود.
مادرش زهرا مختارپور از خانواده ای مذهبی و خانه دار است. محسن حججی فرزند سوم خانواده و دارای سه خواهر و یک برادر است.
مادرش بیاد فرزند شهید حضرت فاطمه زهرا (س) او را محسن نام نهاد. او از کودکی به اهتمام والدینش در مجالس اهل بیت (ع) شرکت می کرد و حضور در هیئت ها برای او از هیئت خانوادگی که پدرش در منزل برپا می کرد شروع شد. علاقه زیادی به مداحی داشت و در نوجوانی در مراسم ویژه نوجوانان مداحی و قرآن قرائت می کرد.
محسن دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه خود را به ترتیب در دبستان شهید پولادچنگ، راهنمایی علامه طباطبایی و هنرستان کارودانش شهدای فرهنگی گذراند.
از 7 سالگی به عضویت بسیج در آمد. اولین کتاب غیردرسی که از دست پدرش هدیه گرفت مقتل حضرت سید الشّهدا(ع) بود.
محسن در سال 85 در ایام نوجوانی و یک سال پس از شهادت سردار سرلشگر پاسدار حاج احمد کاظمی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه، با موسسه فرهنگی شهید کاظمی که به تازگی برای فعالیتهای فرهنگی هنری انقلاب اسلامی تاسیس شده بود آشنا شد و به عضویت آن در آمد.
محسن حججی با حضور در فضای فرهنگی و معنوی موسسه، با شهید کاظمی و سبک زندگی و مجاهدت های آن شهید آشنا و شیفته او شده و الگوی رفتاری زندگی خود را این سردار شهید قرار داد و چون شهید کاظمی، با عشق به حضرت فاطمه زهرا(س) و در آرزوی شهادت زندگی کرد.
حججی در سال 87 در دانشکده علمی-کاربردی علویجه در رشته برق ساختمان در مقطع کاردانی پذیرفته شد و پس از اتمام تحصیل در سال 90 بعد از پایان دوره هنرستان، راهی سربازی شد. با اینکه می توانست در شهر خود بماند و سرباز سپاه شود، خدمت در یکی از سخت ترین و دورترین نقاط مرزی ایران در ارتش جمهوری اسلامی (نقاط مرزی استان اردبیل) را انتخاب کرد. در دوران سربازی نیز دست از کار فرهنگی نکشید و با توجه به تاکید رهبری بر امر کتاب و کتابخوانی، نسبت به ترویج فرهنگ کتابخوانی در بین سربازان اهتمام جدی داشت.
پس از اتمام خدمت با توجه به شکل گیری شخصیت اجتماعی این شهید در فضای فرهنگی موسسه شهید کاظمی و اهتمام این موسسه فرهنگی بر امر کتاب، در کنار برق کشی ساختمان، کار کتاب را هم آغاز کرد. او همراه گروهی از دوستان موسسه ای خود به کارهای ترویجی کتابخوانی چون برگزاری نمایشگاه های مختلف کتاب، حضور در مدارس و معرفی کتاب، جمعه های کتاب و معرفی کتاب در نماز جمعه پرداخت.
یکی از نقاط عطف زندگی محسن حضور او عضویت در گروه جهادی شهید کاظمی و شرکت در اردوهای جهادی به منظور خدمت رسانی به مردم مستضف بود. مشاهده نزدیک و لمس محرومیت مردم او را به شدت آزرده کرده و توجه او را به جهاد سازندگی برای رفع محرومیت از مردم مستضعف و خدمت رسانی فرهنگی و عمرانی به مردم محروم در مناطق دورافتاده جلب کرد. علاقه و گرایش او به معنویت و خودسازی باعث شده بود تا حضور او در اردوهای جهادی، جدای از فعالیت و اقدام عملی، گاهی با روزه نیز همراه شود. او درآمدهای حاصل از کارهای پاره وقت خود در شهر یعنی کتابفروشی و برق کشی ساختمان را نیز برای همین اردوهای جهادی هزینه می کرد. مسجد فاطمه الزهرا (س) در روستای دورک پشت کوه فریدونشهر در استان چهارمحال و بختیاری یادگار او و دوستانش می باشد.
محسن حججی در سال ۹۱در سن ۲۱ سالگی طی فعالیت فرهنگی خود با خانم زهرا عباسی دیگر عضو موسسه شهید کاظمی آشنا شد و برای ازدواج و عمل به سنت رسول خدا (ص) عمل کرد. همسر ایشان مهریه یک سکه و 5 مثقال طلا و۱۲شاخه گل نرگس و۱۲۴۰۰۰صلوات وحفظ کل قرآن با معنی را برای ازدواج تعیین نمود که ایشان تا قبل از شهادتش توانست بیش از نیمی از قرآن را حفظ کند.
علاقه و عشق محسن و همسرش زبانزد عام و خاص بود، او و همسرش در زندگی مشترک خود صداقت، محبت و جهاد در راه خدا را میثاق الهی خود قرار دادند و همیشه در راه تعالی معنوی تا سر حد شهادت یار و یاور یکدیگر بودند. حاصل این ازدواج فرزندی بنام علی در فروردین 1395 است.
ویژگی بارز محسن حججی احترام و اکرام والدین خود و همسرش است که همین پله پروازی برای او شد. آنچه تمام مهره های زندگی محسن حججی را متصل میکند بصیرت در شناخت تکلیف و عمل به تکلیف در هر لحظه است. نمونه کامل یک جوان مومن و انقلابی.
شهید حججی با عشقی که به میراث امام، انقلاب، رهبری و شهدا داشت، تصمیم گرفت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بپیوندد تا به قول خودش از این مسیر به اوج تعالی یعنی شهادت نزدیک تر شود. در سال ۱۳۹۲ وارد سپاه پاسداران شد و پس از طی 6 ماه دوره آموزش عمومی، 2 سال تحت آموزشهای زرهی و جدیدترین تانکهای جنگی قرار گرفت.
او به خواست و اصرار خود در سال ۹۴ به مدت دو ماه در حالی که منتظر تولد فرزندش بود بعنوان مستشار نظامی به کشور سوریه اعزام شد در اولین اعزام در یکی از عملیات ها حججی با رشادت و مهارت خود توانست در پیشبرد عملیات نقش موثری ایفا کند و مورد تشویق فرماندهی منطقه قرار گرفت. در همین دوره دو تن از همرزمان و دوستان حججی به شهادت رسیدند.
پس از بازگشت و با به دنیا آمدن علی، لذت زندگی برای او چندین برابر شد. محسن اما راه شهادت و فناء فی اللّه را انتخاب کرده بود. از این بابت نگران دلبستگی شدید خود به همسر و فرزند و پدر و مادرش بود. او قرار خود را از دست داده بود و دائم سودای رفتن در سرداشت و برای این کار نیز از خداوند متعال و اهل بیت )ع (مدد جست. او با نذر و تقویت ارتباط معنوی خود با اهل بیت و تشدید خودسازی و احترام به والدین و خانواده اش، روز به روز به هدفش نزدیکتر شد. علیرغم قاعده اعزام هرنفر فقط یک بار، فرماندهان و همرزمانش در سپاه شاهد اصرار و پیگیری های شدید وی جهت اعزام مجددش بودند، تا سرانجام موفق به دریافت مجوز اعزام مجدد شد و در تاریخ ۱۳۹۶/۴/۲۷ برای مبارزه با تکفیری ها و داعشیان خون آشام عازم سوریه شد تا در قطع دست امریکا و دشمنان از حرم آل الله )ع( و حریم جمهوری اسلامی نقش داشته باشد.
در سحرگاه دوشنبه 16 مرداد 1396 در منطقه التنف سوریه به همراه چند ایرانی دیگر در بین نیروهای گردان سیدالشهدای حشدالشّعبی عراق مشغول مأموریت مستشاری بودند که با حمله سنگین و غافلگیرانه داعش روبرو شدند.
حاصل این درگیری چند ساعته شهادت چندین رزمنده ایرانی و عراقی مستقر در مقر بود. سرنوشت محسن نیز در این صحنه اسارت در عین مجروحیت رقم خورد. اما محسن مجروح در آن شرایط سخت تصمیم گرفت، تا نتایج تربیت خانوادگی، اندیشه ها، مطالعات، خودسازی ها و تلاشهای قبلی در جبهه حق علیه باطل و خداپرستی و عشق بی پایان به اهل بیت) ع( را به بوته آزمایش عملی بسپارد. داعشی ها.از حمله به مقر حشدالشّعبی و صحنه دستگیری وشکنجه و شهادت محسن فیلم مستند حرفه ای ساختند و خواستند با خیال خود سربازان جبهه حق را تحقیر و مردم و مسئولان ایران را دچار رعب، وحشت و اختلاف در مبارزه با شیاطین کنند؛ اما غافل از آن بودند که اراده خدای متعال چیز دیگری است و همانطور که در قرآن فرموده است : «تعزّ مَن تَشاء و تذلّ مَن تَشاء» ، انتشار این تصاویر موجب عزت محسن حججی و عظمت مجاهدت او در برابر دشمنان و وحدت و یکپارچگی بی سابقه بین همه اقشار و گروههای لجتماعی در مبارزه با کفار و منافقین شد. همه جا حرف از شجاعت و پایداری و استحکام او بود. همه می گفتند انگار آن داعشی در دستان محسن اسیر شده است که این همه ترس و واهمه در چهره اش موج میزند. حقا که محسن شیربچه حیدر کرار بود و با شجاعتش درس مردانگی به همگان داد. محسن حججی با صبر الهی و چهره مقاوم و معصومش باعث موج بی نظیری از وحدت و یکپارچگی فکری و عاطفی در ایران منطقه و حتی در سایر ملل دنیا شد.
اخبار تحولات عمیق انسانی بوجود آمده از شهادت مظلومانه محسن بیشتر از آن است که در این مقال گنجانده شود تا جایی که امام خامنه ای(مدظلّه العالی) در او فرمودند,شهید حججی حجتی الهی در برابر چشمان همگان شد همچنین شهید حججی ها را از رویش های انقلاب دانستند.
سردار قاسم سلیمانی در پیامی که بمناسبت شهادت محسن حججی منتشر کرد بیان نمود:به حلقوم بریده این شهید قسم,انتقام شهید حججی را با ریشه کن کردن شجره خبیثه وهابیت و تروریسم خواهیم گرفت.
همه اقشار مردم از سیاسیون و مسئولین و علما و خانواده های شهدا تا هنرمندان و افراد سرشناس جامعه همه تحت تاثیر شهادتش واکنش نشان دادند و پستهای مختلفی در صفحات مجازی خود. منتشر کردند. در شهرهای مختلف مراسمهای یادبود متعددی بنام شهید برگزار شد و پروژه ها، اردوهای جهادی وفعالیت های خیریه زیادی بنام شهید شکل گرفت. 20 روز بعد از خبر شهادت حججی، دبیر کل حزب اللّه لبنان اعلام کرد که طی یک عملیات مبادله با داعش پیکر شهید حججی را پس خواهد گرفت. دو روز بعد با اجازه حزب اللّه لبنان به اتوبوس های حامل خانواده های داعشی برای عبور از منطقه مرزی و ورود به منطقه تحت نظر داعش، پیکرمحسن حججی بازپس گرفته شد.
ما از درک حضور او ناتوانیم اما هزاران هزار محسن حججی دیگر هستند که مثل محسن، دغدغه فرهنگ، محرومیت زدانی، دفاع از حرم، نوکری اهل بیت(ع) و ... را دارند.
روحش شاد و راهش مستدام باد.